دبیرستان البرز

دبیرستان دخترانه البرز

دبیرستان البرز

دبیرستان دخترانه البرز

با عبور از گذرگاه سختی‌ها به موفقیت می‌رسیم

سخت است؛ حداقل برای بیشتر دانش آموزان سخت است که یک سال از تفریحات خود بزنند، مدیریت زمانی سفت و سختی داشته باشند، علاوه بر درس‌های سال آخر، درس‌های سال‌های گذشته را نیز دوره کنند و خود را برای یک آزمون تستی جامع هم، که تمام دروس مهم را در بر می‌گیرد، آماده سازند؛ اما باید پذیرفت که انسان در مواجهه با سختی‌ها آبدیده و آماده پذیرش مسؤولیت‌های مهم می‌شود.

به جرات می‌توان گفت که تمام دانشمندان، هنرمندان و ورزشکاران، با عبور از گذرگاه سختی‌ها و ناملایمت‌ها و تحمل مشکلات، توانسته‌اند به موفقیت برسند . به قول توماس ادیسون، بزرگترین مخترع  جهان، «موفقیت، یک درصد نبوغ و  99 درصد عرق ریختن است.»

در این نوشته، چند داستان از تلاشی پی‌گیر و نترسیدن از شکست  برای رسیدن به پیروزی را میخوانید. باشد که شما نیز در راه رسیدن به مقصود، به جنگ ناملایمات بروید و از سختی‌ها نهراسید و در نهایت پیروز و سربلند باشید.

وقتی نقطه ضعف، عامل موفقیت می‌شود!  

کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد.

پدر کودک اصرار داشت که استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد !

 استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد، می‌تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه‌ها ببیند! در طول شش ماه، استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و، در عرض این شش ماه، حتی یک فن جودو را هم به او تعلیم نداد.

بعد از شش ماه خبر رسید که یک ماه بعد، مسابقات محلی در شهر برگزار می‌شود. استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات روی آن تک فن کار کرد. سرانجام مسابقات برگزار شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان، با آن تک فن، همه حریفان خود را شکست دهد!

سه ماه بعد، کودک توانست در مسابقات بین باشگاه‌ها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود. وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه باز گشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی‌اش را پرسید.

استاد گفت: دلیل پیروزی تو سه چیز بود: اول اینکه  به همان یک فن به خوبی مسلط بودی. دوم اینکه تنها امیدت همان یک فن بود، و سومین دلیل پیروزی تو این است که تنها راه شناخته شده برای مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف است که تو چنین دستی نداری !

توانمندی‌هایت را بشناس و به آنها ایمان داشته باش

ﺳﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎﻧﺪﺭﺱ، ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ که  ﻧﻮﻩ‌ﺍﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺰﺭﮒ ! ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﯾﮏ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ می‌خری؟

ﺍﻭ، که ﻧﻮﻩﺍﺵ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻔﺖ: ﺣﺘﻤﺎً ﻋﺰﯾﺰﻡ!

اما وقتی که حساب کرد، دید با ماهی 500 دلار حقوق بازنشستگی، حتی در مخارج خانه هم می‌ماند و از عهده چنین هزینه‌هایی برنمی‌آید.

وی تصمیم گرفت که  ﮐﺘﺎبی درباره راهﻫﺎﯼ  موفقیت بخواند. در یکی از بندهای کتاب نوشته بود: توانمندی‌های خودتان را روی کاغذ بنویسید.

پس شروع کرد به نوشتن توانمندی‌هایش روی کاغذ.

بار دیگر نوه‌اش به سراغش آمد و پرسید: ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺰﺭﮒ ! ﺩﺍﺭﯼ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ؟

ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﮔﻔﺖ: ﺩﺍﺭﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ را ﮐﻪ ﺑﻠﺪﻡ، ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﻢ.

ﭘﺴﺮﮎ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺰﺭﮒ ! ﺑﻨﻮﯾﺲ که ﻣﺮﻍﻫﺎﯼ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩای ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽکنی !

این حرف درست بود. ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﻮﺩﺭﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﻍﻫﺎ می‌زﺩ، ﻣﺰﻩ ﻣﺮﻍﻫﺎ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻣﯽﺷﺪ. ﺍﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ.

ﭘﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﻭﺵ ﻧﺰﺩ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﺮﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺁﻧﺠﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ، ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ به او پاسخ «ﻧﻪ» داد، ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ نیز به او پاسخ «ﻧﻪ» داد. ﺍﻭ ﺑﻪ 623 ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺷﺸﺼﺪ ﻭ ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻣﯿﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ که ﺍﺯ ﭘﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ او  ﺍستفاده کند . امروزهKFC   در 124 کشور دنیا نمایندگی دارد و اگر ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋﮑﺲ ﺳﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎﻧﺪﺭﺱ ﻭ ﭘﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ ﮐﻨﺘﺎﮐﯽ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭِ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻧﺶ ﺑﺰﻧﺪ، ﺑﺎﯾﺪ 50 ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﺪ !

ناشنوا باش، وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می‌گویند

چند قورباغه از جنگلی عبور می‌کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه قورباغه‌ها در کنار گودال جمع شدند و، وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است، به دو قورباغه دیگر گفتند که چاره‌ای نیست؛ شما به زودی خواهید مرد. دو قورباغه، این حرف‌ها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند؛ اما قورباغه‌های دیگر دایماً به آنها می‌گفتند که دست از تلاش بردارید؛ زیرا شما خواهید مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه، دست از تلاش برداشت و بی‌درنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد.

اما قورباغه دیگر با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می‌کرد. بقیه قورباغه‌ها فریاد می‌زدند که دست از تلاش بردار؛ اما او با توان بیشتری تلاش می‌کرد و بالاخره از گودال خارج شد.  

وقتی از گودال بیرون آمد، بقیه قورباغه‌ها از او پرسیدند: مگر تو حرف‌های ما را نشنیدی؟ معلوم شد که قورباغه ناشنواست؛ در واقع، او تمام این مدت فکر می‌کرده است که دیگران او را تشویق می‌کنند !

یا با تلاش پرواز کن یا همچون کرم بخز !

مردی یک پیله پروانه پیدا کرد و آن را با خود به خانه برد. یک روز سوراخ کوچکی در آن پیله ظاهر گشت. مرد که این صحنه را دید، به تماشای منظره نشست. ساعت‌ها طول کشیدتا آن پروانه توانست با کوشش و تقلای فراوان، قسمتی از بدن خود را از آن سوراخ کوچک بیرون بکشد.

پس از مدتی به نظر رسید که آن پروانه هیچ حرکتی نمی‌کند و دیگر نمی‌تواند خود را بیرون بکشد؛ بنابراین، مرد تصمیم گرفت که به پروانه کمک کند!

او یک قیچی برداشت و با دقت بسیار، کمی آن سوراخ رابزرگتر کرد. بعد از انجام این کار، پروانه به راحتی بیرون آمد؛ اما چیزهایی عجیب به نظر می‌رسید: بدن پروانه ورم کرده بود و بال‌هایش چروکیده بود. مرد همچنان منتظر ماند. او انتظار داشت که بال‌های پروانه بزرگ و پهن شود تا بتواند این بدن چاق را در پرواز تحمل کند؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد؛ در حقیقت، پروانه مابقی عمر خود را به خزیدن به اطراف با بال‌های چروکیده و تن ورم کرده گذراند و هرگز نتوانست پرواز کند.

آنچه این مرد با شتاب و مهربانی خود انجام داد، سبب بروز این اتفاق بود. سوراخ کوچکی که در پیله وجود داشت حکمت خداوند متعال بود.پروانه باید این تقلا را انجام می‌داد تا مایع موجود در بدن او وارد بال‌هایش شود تا بال‌هایش شکل لازم را برای پرواز بگیرند.

بعضی از مواقع، تلاش و کوشش و تحمل مقداری سختی، همان چیزی است که ما در زندگی به آن نیاز داریم. اگر خداوند این قدرت را به ما می‌داد که بدون هیچ مانعی به اهداف خود برسیم، آن‌گاه چنین قدرتی که اکنون داریم، نداشتیم.

 بهترین اثر هستی باش

پسرک از پدر بزرگش پرسید: پدر بزرگ ! درباره چه می‌نویسی؟

پدر بزرگ پاسخ داد: درباره تو پسرم؛ اما مهم‌تر از آن چه می‌نویسم، مدادی است که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد بشوی!

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید و گفت: اما این هم مثل بقیه مداد‌هایی است که دیده‌ام !

پدر بزرگ گفت: بستگی دارد که چطور به آن نگاه کنی. در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری برای تمام عمرت با دنیا به آرامش می‌رسی.

صفت اول: می‌توانی کارهای بزرگ کنی؛ اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می‌کند. اسم این دست، خداست. او همیشه باید تو را در مسیر اراده‌اش حرکت دهد.

صفت دوم:باید گاهی از آنچه که می‌نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. انجام این کار باعث می‌شود که مداد کمی رنج بکشد؛ اما آخر کار، نوکش تیزتر می‌شود و اثری که از خود به جا می‌گذارد، ظریف‌تر و باریک‌تر خواهد بود؛ پس بدان که باید رنج‌هایی را تحمل کنی؛ چرا که این رنج‌ها باعث می‌شود تا انسان بهتری شوی.

صفت سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد که برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست؛ در واقع، برای اینکه خودت را در مسیر درست نگه‌داری، لازم  است.

صفت چهارم: چوب یا شکل خارجی مداد، مهم نیست، بلکه زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است؛ پس همیشه مراقب باش که در درونت چه خبر است.

صفت پنجم: مداد همیشه اثری از خود به جا می‌گذارد؛ پس بدان هر کار که در زندگی‌ات می‌کنی، ردّی از تو به جا می‌گذارد؛ بنابراین، سعی کن نسبت به هر کاری که می‌کنی، هشیار باشی و بدانی که چه می‌کنی.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۷ ، ۰۸:۲۴
Mirrashid


یکی از دروس عمومی مهمی که نقش تعیین کننده‌ای در رتبه کنکور شما داوطلبان عزیز در هر یک از گروه‌های آزمایشی دارد، زبان انگلیسی است. میزان علاقه به آن و یادگیری زبان در بین داوطلبان کنکور، متفاوت است. بسیاری از داوطلبان، به خاطر علاقه به این درس، و بسیاری دیگر، به دلیل اینکه این درس نقش مهمی در کسب رتبه مورد نظر آنها دارد، زبان را در کنکور خوب پاسخ می‌دهند و به همین دلیل، کار برای دسته دیگری از داوطلبان که تسلّط چندانی به زبان انگلیسی ندارند، دشوارتر می‌شود؛ به خصوص، با توجه به آنکه در سال‌های اخیر، اهمیت خاصی به این درس از سوی خانواده‌ها داده می‌شود، بیشتر والدین سعی می‌کنند که با فرستادن فرزندانشان به کلاس‌های زبان، به یادگیری زبان انگلیسی آنها کمک کنند. با توجه به اینکه در سال‌های اخیر، بیشتر داوطلبان در این درس، درصد بالایی (60 تا 70 درصد) از سؤالات را به طور صحیح پاسخ می‌دهند، کسب درصد حداقل در این درس، لازم است، و برای پیشی گرفتن از دیگران، باید به کسب درصدهای بالاتر هم فکر کنید.

البته هنوز هم زبان انگلیسی، یک درس نسبتاً دشوار برای بسیاری از داوطلبان محسوب می‌شود و علت آن هم این است که سؤالات این درس در سال‌های اخیر به سبک جدیدی طرح می‌شود؛ بدین صورت که از مباحث حفظی کاسته شده و مباحث مفهومی بیشتری در آن مطرح می‌شود؛ از طرف دیگر، داوطلبان ذهنیت درستی نسبت به این درس ندارند و آن را به صورت پیوسته در برنامه مطالعاتی خود قرار نمی‌دهند یا روش مطالعه درست و اصولی را در مطالعه این درس در پیش نمی‌گیرند. نکته دیگر اینکه زبان انگلیسی در دفترچه سؤالات دروس عمومی، بعد از دروس دیگر می‌آید و مسایلی مانند کمبود وقت و ... می‌تواند بر میزان پاسخگویی داوطلبان به آن، تاثیر گذارد.

قبل از اینکه به نحوه مطالعه این درس برای کنکور بپردازیم، لازم است شما عزیزان بدانید که از درس زبان در کنکور 25 سؤال مطرح می‌شود که 10 سؤال آن گرامر و واژگان، 10 سؤال آن درک مطلب و 5 سؤال آن مربوط به متن بسته یا متن «کلوز» است. اگر مباحث لغات و گرامر را مباحث حفظی و بقیه را مفهومی درنظر بگیریم، می‌بینیم که 40 درصد سؤالات از مباحث حفظی و بقیه از مباحث مفهومی، مهارتی، درک مطلب و احتمالاً خارج از مباحث کتاب طرح می‌شود؛ پس اگر قصد دارید که در کنکور، درصد خوبی را در درس زبان انگلیسی کسب کنید، حتماً به این نکته دقت کرده و با توجه به توان خود، به رفع ضعف‌ها یا تقویت پایه‌های خود در این درس بپردازید.

تا می‌توانید لغت بخوانید

برای پاسخگویی به سؤالات انگلیسی در کنکور، شما داوطلبان عزیز باید دو رکن اساسی آن، یعنی لغات و گرامر را به خوبی و به‌ طور صحیح مطالعه کنید. شما با مطالعه‌ صحیح و یادگیری اصولی این دو رکن، علاوه بر تضمین موفقیت در آزمون سراسری، برای تسلّط بر این زبان قدم بزرگی نیز بر خواهید داشت. همچنین با توجه به اینکه دانستن معنی لغات و عبارات، لازمه‌ پاسخگویی به تمام سؤالات (چه سؤالات مربوط به لغات و چه سؤالات مربوط به گرامر) است و از طرف دیگر، قسمت اعظم سؤالات دربارة معنی لغات و عبارات (تقریباً 80 درصد سؤالات از معنی لغات و عبارات و 20 درصد از گرامر است) خواهد بود، اهمیت مطالعه‌ لغات، بیشتر مشخص می‌شود.

 این بحث که در سؤالات کنکور درس زبان انگلیسی، مخصوصاً در بخش متون، لغاتی خارج از کتاب های درسی هم استفاده می‌شود مساله‌ای است که خیلی از دانش‌آموزان را نگران می‌کند؛ ولی چندان نگران این موضوع نباشید؛ زیرا برای پاسخ به آن سؤال‌ها، نیاز بسیار ناچیزی به مطالعه خارج از کتاب دارید؛ به علاوه اینکه اگر شما دامنه لغت خود را گسترش دهید، با لغت‌هایی که معنی آنها را می‌دانید، می‌توانید گاهی به راحتی و گاهی به طور احتمالی، معنی برخی از لغاتی را که قبلاً ندیده‌اید، حدس بزنید.

حتماً از خود می‌پرسید که چگونه یادگیری خود در قسمت لغات انگلیسی را بالا برده و آن را تقویت کنیم. سعی کنید که همزمان با شروع مطالعه‌ یک درس، کلمات را از همه‌ جای درس (تمرین‌ها، متن‌ها، زیرنویس‌ها، جدول‌ها و....) استخراج کنید و معنی آنها را با توجه به متن از فرهنگ لغت درآورید. راه‌های متفاوتی وجود دارد که شما بتوانید معنی یک لغت را مدت زمان بیشتری از حفظ داشته باشید. علاوه بر تکرار معانی لغات، شما می‌توانید آنها را در جدول‌هایی بنویسید که هر جدول، شامل گروهی از کلمات باشد که به نحوی در یک زمینه‌ دارای اشتراک هستند؛ مثلاً: کلمات هم‌شکل را در یک جدول بنویسید (bind، bond، bund، band، bound،  ...... یا bird، bread، braid، bride، breed و ...). کلمات مترادف را نیز در یک جدول بنویسید (mediate،intervene، interpose، reconsiliate، interfere و ...). کلمات با یک پیشوند را هم در یک جدول بنویسید (degenerate، decompose، deflate، deviate و ...). همچنین کلمات با یک مضمون (theme) مانند جدول مربوط به میوه‌ها، جانوران، گیاهان، زمان‌ها، مکان‌ها و ... را نیز در یک جدول بنویسید.

 سعی کنید که جدول خود را با سه ستون طراحی کنید که یک ستون آن مربوط به کلمه و یک ستون برای معنی فارسی آن کلمه باشد و در ستون دیگر نیز یک جمله بنویسید (بهتر است که این جمله را خودتان بسازید یا برای ساختن آن، از کتاب یا فرهنگ لغت زبان انگلیسی استفاده کنید). برای اینکه دامنه لغت خوبی داشته باشید و بتوانید در کنکور به سؤالات درس زبان به خوبی پاسخ دهید، صرفاً به لغات پایانی درس اکتفا نکنید. همچنین در نوشتن لغات و معنی آنها خیلی وسواس به خرج ندهید؛ ضمن اینکه کلمات خیلی ساده هم را وارد جدول‌ نکنید. لازم نیست که هر جدول شامل تعداد کلمات زیادی باشد. کامل شدن این جدول‌ها به‌ صورت تدریجی و همراه با مطالعه‌ کتاب صورت می‌گیرد؛ مثلاً شما در درس یک، جدولی را ایجاد کرده‌اید که یک یا دو کلمه در آن قرار گرفته‌اند؛ اما در درس هشت یا نه، چند کلمه دیگر هم به آن اضافه می‌کنید. چون نمی‌توانید همه‌ لغات را در جدول‌ها قرار بدهید، باید یک جدول با عنوان «other words» یا «unsubjected words» نیز داشته باشید تا لغات مذکور را (که برای آنها وجه اشتراک پیدا نکرده‌اید) در آن بنویسید. نگران نباشید که لغات زیادی را در این جدول می‌نویسید. تنها به تکرار کلمات اکتفا نکنید و برای یادگیری عمیق کلمات، بین‌ آنها و مطالب موجود در حافظه‌ نیز به نحوی ارتباط برقرار کنید. سعی کنید که کلمات را در قالب تصاویر، جملات، آهنگ‌ها، رفتارهای روزمره جالب و خنده دار و ... در حافظه ثبت کنید؛ مثلاً اگر می‌خواهید که معنیfig (انجیر) در ذهنتان ثبت شود، pig را تصور کنید که fig می‌خورد، و یا به فردی فکر کنید که chess بازی می‌کند و در همان حال cheese می‌خورد!

    پس از اتمام هر ساعت مطالعه‌ زبان (واژگان، گرامر و تست)، یک کلمه‌ را به‌عنوان کلمه‌ روز انتخاب کنید و آن‌ را در تقویمی (در همان روز) یادداشت کنید. سعی کنید که به این کلمه، کمی بیشتر از دیگر کلمه‌ها بها دهید و در مورد آن بیشتر فکر کنید. انتخاب کلمه‌ روز، کاملاً بستگی به سلیقه‌ شما دارد. فقط کلمه‌ای را انتخاب کنید که به دلایلی می‌خواهید آن کلمه را سریع‌تر یاد بگیرید یا اینکه مطمین شوید که برای مدت زیادی در ذهنتان خواهد ماند.

پس از مطالعه‌ چندین درس و تهیه‌ تعدادی از جدول‌ها (تقریباً 200 تا 300 کلمه)، ساعت مطالعه‌ مختص به واژگان را به سه بخش (طبق بخش زیر) تقسیم کنید:

1- در یک قسمت مانند قبل، کتاب را مطالعه و جدول‌ها را تهیه یا کامل کنید. فراموش نکنید که مرور جدول‌ها، مهم‌ترین کاری است که شما باید برای ماندگاری و حفظ لغات در ذهنتان انجام دهید.

2- برای ماندگاری بیشتر و بهتر لغات می‌توانید از جعبه یادگیری «لایتنر» استفاده کنید. گرچه بسیاری از داوطلبان کنکور و دانش‌آموزان، یادگیری با این روش را وقت‌گیر می‌دانند، اما اگر به این شیوه عمل کنید، مطمین باشید که نتیجه بهتری خواهید گرفت.

3- در قسمت دیگر، تنها به خواندن متون انگلیسی بپردازید. هدف از ایجاد این بخش، کسب تجربه به منظور خواندن سریع متون انگلیسی است. شما باید با وجود مشاهده‌ کلمات ناآشنا، مفهوم متن و جملات را درک کنید و حتی با توجه به معنی جملات و مفهوم کلی متن، معنی کلمات جدید را حدس بزنید.

برای یادگیری گرامر در برنامه درسی، وقتی را اختصاص دهید

یکی دیگر از بخش‌های زبان، که می‌توانید با یادگیری آن در آزمون این درس نمره خوبی کسب کنید، گرامر است. مفید‌ترین روش برای مطالعه و یادگیری گرامر، خواندن گرامر‌های ذکر شده در کتاب‌های درسی و نوشتن یک خلاصه‌ کلی از آنهاست. در این خلاصه‌برداری‌ها می‌توانید برای به‌ خاطر سپردن مؤثرتر، با استفاده از خلاقیت ذهنتان، جملات یا کلماتی را به ‌صورت رمزی ایجاد کنید و با به ‌خاطر آوردن این جملات و کلمات رمزی، گرامرهای مورد نظر را نیز به یاد بیاورید؛ مثلاً ترتیب قرار گرفتن صفات در جمله قبل از اسم را می‌توانید به این طریق به‌ خاطر بسپارید.

با این همه، تنها خواندن و خلاصه‌برداری کردن از گرامرها (حتی اگر به بهترین شکل انجام گیرد)، به هیچ‌ عنوان کافی نیست. شما باید برای درک و یادگیری عمیق گرامر‌ها، تا می‌توانید تمرین‌های کتاب درسی (و کتاب‌های غیردرسی) را حل کنید. ضمناً سعی کنید که جواب تمرین‌ها را در کتاب یادداشت نکنید تا بتوانید در مطالعات بعدی نیز خود را تست کنید.

برای هر هفته نیز یک گرامر را انتخاب کنید و سعی کنید که در طول هفته، خیلی خوب آن را یاد بگیرید، با کمک آن جمله بسازید، در کتاب‌های درسی آن‌ را مطالعه کنید و در درک مطلب‌هایی که در آن هفته می‌خوانید به دنبال آن بگردید.

دقت و سرعت، لازمه درک مطلب

بخش دیگری از درس زبان انگلیسی، که در کنکور از آن سؤال طرح می‌شود، درک مطلب است. مهم‌ترین نکته در درک مطلب، به کارگیری هم زمان سرعت و دقت است. ممکن است که داوطلبی، دامنه لغت خیلی خوبی داشته باشد، اما در آزمون سراسری نتواند به خوبی به سؤالات درک مطلب پاسخ دهد؛ زیرا سرعت لازم برای خواندن متن و درک معنی اصلی آن را ندارد. در درک‌ مطلب‌ها ابتدا یک نگاه کلی و گذرا در حد 1 تا 2 دقیقه به متن ارایه شده و سؤالات انداخته و سپس متن را بخوانید و سعی کنید، با توجه به نگاه گذرایی که به سؤالات انداخته‌اید، زیر نکات مهم آن را خط بکشید. در پاسخ‌دهی به سؤالات طرح شده از متن، ابتدا به سؤالات Vocabulary پاسخ دهید و سپس اگر سؤالی از ارجاع ضمیر وجود داشت به آن، و بعد هم به سؤالات مفهومی، که از ایده کلی متن پرسش‌ کرده‌اند، پاسخ دهید. اگر فکر می‌کنید در زمانی که دارید نمی‌توانید به همه درک مطلب‌ها این گونه پاسخ دهید، ابتدا به سراغ سؤالات لغات و ارجاع ضمیر درک مطلب‌ها بروید و بعد، اگر وقت داشتید، بقیه سؤالات را پاسخ دهید. دقت داشته باشید که برای پاسخ به سؤالات لغت درک مطلب‌ها، شما نیازی به خواندن متن ندارید.

با تست‌زنی، خود را محک بزنید

یکی از کارهای بسیار مهمی که باید در درس زبان انجام دهید، این است که با تست‌زنی در این درس، خود را محک بزنید. یکی از اهداف تمرین‌ تست‌زنی، شناخت نقاط ضعف و قوت است؛  به طوری که شما متوجه شوید در کدام قسمت از سؤالات (گرامر، درک مطلب و.....) قوی و در کدام قسمت ضعیف هستید تا بعداً با توجه به آنها به سؤالات پاسخ دهید. برای این منظور در ابتدا تست‌زنی را به صورت تست‌های تمرینی و بدون در نظر گرفتن زمان انجام دهید؛ اما وقتی میزان مطالعه‌تان زیاد شد و به ایام پس از عید رسیدید، تست‌زنی سرعتی را در برنامه خود قرار دهید. برای هر ساعت مطالعه‌ مختص تست‌زنی، یک آزمون انگلیسی تهیه کنید. در این زمینه می‌توانید از آزمون‌های مشابه کنکور یا آزمون‌های سراسری گذشته استفاده کنید (البته آزمون‌های سراسری گذشته، برای زمانی است که اکثر مطالب را مطالعه کرده‌اید). ضمناً هرگز از تست‌های طبقه‌بندی شده‌ موضوعی (مثلاً صد تست پشت سرهم در مورد ضمایر و....) استفاده نکنید. در هر آزمون، این احساس را در خود ایجاد کنید که سر جلسه‌ آزمون سراسری هستید؛ بنابراین، زمان را کنترل کنید. با پیشرفت مطالعه و تمرین باید زمان پاسخگویی به سؤالات کاهش یابد. در انتهای هر آزمون، نکات جدید گرامری و همچنین کلمات ناآشنا و جدید را، که در هنگام مطالعه به آنها برنخورده یا به آنها توجه نکرده بودید، مشخص کرده و آنها را یادداشت کنید تا در ساعت مطالعه مختص واژگان یا گرامر، این موارد را نیز مطالعه کنید.

با توجه به نکاتی که در بالا به آن اشاره شد، به عنوان یک داوطلب، این شما هستید که باید به این نتیجه برسید و بدانید که بهترین شیوه مطالعه زبان انگلیسی در ایام آمادگی کنکور، برای شما کدام شیوه است؛ زیرا این موضوع، یادگیری شما را آسان‌تر می‌کند؛ اما پیشنهاد ما این است که ابتدا گرامر هر درس را مطالعه کنید و سپس 20 تست گرامر مربوط به آن را پاسخ دهید و اشکالات خود را بررسی و تحلیل کنید و پس از آن به سراغ Reading  درس بروید. همچنین پاراگراف اول را یک بار بخوانید و سعی کنید که معنی و مفهوم آن را دریابید و بعد از آن، سعی کنید معنی کلماتی را که نمی‌دانید، با توجه به نشانه‌ها و به کارگیری روش‌های مختلف، از خود متن حدس بزنید؛ البته انجام این کار درباره‌ تمام کلمات، ممکن نیست؛ بنابراین، معنی کلماتی را که نمی‌توانید از متن دریافت کنید، با مراجعه به یک فرهنگ واژگان فراگیرید. در حین مطالعه‌ هر پاراگراف نیز به ارتباط جملات، مرجع ضمایر و حتی گرامر آن درس یا درس‌های قبلی، توجه فراوانی داشته باشید. همچنین بعد از مطالعه‌ هر پاراگراف، سعی کنید که مفهوم و منظور اصلی آن پاراگراف را در یک یا دو جمله‌ انگلیسی یا فارسی خلاصه کنید و در پایان آن بنویسید. انجام این کار نشان می‌دهد که آیا آن پاراگراف را درست فهمیده‌اید یا خیر؛ سپس به انجام تمرین‌های آن درس بپردازید و در تمام این مدت، یادداشت‌برداری از لغات سخت را فراموش نکنید و وقتی را برای حفظ کردن آنها نیز در نظر بگیرید.

به این نکات نیز توجه کنید:

·        حتماً کلِ هر دو کتاب یازدهم و دوازدهم را با دقت بخوانید و لغت‌های مهم آنها رامشخص کنید و سپس مطالب مربوط به گرامر را از هر دو کتاب درآورید و در جایی جداگانه بنویسید و هر چندوقت یک بار، آنها را مرور کنید.

·        برای حفظ لغات باید به طور کامل هر جمله را بخوانید و آن را معنی کنید و معنایکلمه‌ مورد نظر را در جمله حدس زده یا پیدا کنید و بعد، با مراجعه به معنی درس،پاسخ خود را بررسی کنید

·        تمام بخش‌های کتاب زبان، از جمله لغات، متن‌ها، صورت و پاسخ تمرین‌ها و ... را باید بخوانید و لغاتش را درآورید؛ نه اینکه فقط به لغات آخر هر درس اکتفا کنید.

·        تمام تمرین‌ها را حل کنید.

·        سعی کنید که لغت‌ها را با یک یا چند مترادف انگلیسی یاد بگیرید.

·        تست‌های زبان را به صورت در هم بزنید، نه طبقه‌بندی شده.

·        در هنگام زدن تست، چه گرامر باشد، چه درک مطلب و چه لغت، صورت تست و گزینه‌ها را معنی و از لغات جدید فیش برداری کنید.

·        صحبت کردن در کلاس با همکلاسی‌ها یا در خانه با یکی از افراد تحصیل کرده به زبان انگلیسی، دشوار، ولی بسیار مفید خواهد بود.

·        در وقت‌های تلف شده (اتوبوس، مترو، مطب پزشک یا صف‌های مختلف) لغات فیش برداری شده زبان را بخوانید.

·        مشاهده فیلم‌های انگلیسی زیرنویس‌دار، کمک مؤثری به یادگیری بهتر شما خواهد کرد.

داوطلبان علاقه‌مند به زبان انگلیسی، فقط به شرکت در گروه آزمایشی زبان‌های خارجی آزمون سراسری اکتفا نکنند؛ بلکه حتماً در رشته اصلی خود و در کنار آن در کنکور گروه آزمایشی زبان‌های خارجی هم شرکت کنند؛ چرا که ظرفیت پذیرش و تنوع رشته در این گروه آزمایشی، بسیار پایین است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۵۹
Mirrashid

وارد کلاس که می‌شوم، چهره‌های درهم و گرفتۀ بچه‌ها تو ذوقم می‌زند؛ انگار نه انگار که شروع ترم دوم است و آنها باید یک دنیا شور و نشاط بوده و مصمّم و آماده برای استقبال از یک ترم جدید و یک شروع تازه، سرکلاس نشسته باشند.

می‌پرسم: «چه شده؟ مال باخته‌ها از شما حالشون بهتره !»

یکی از بچه‌ها نفس عمیق می‌کشد و می‌گوید: «معلومه! اونا شاید امیدی داشته باشن، اما ما ....» و بعد شانه‌هایش می‌لرزد و اشک‌هایش جاری می‌شود.

راستش را بخواهید، این صحنه‌ای است که کم و بیش من در شروع ترم دوم اکثر سال‌های کاری‌ام با آن روبرو بوده‌ام؛ دانش‌آموزانم که ترم اول به خوبی تلاش نکرده‌اند، اکنون در آغاز ترم دوم، با ناامیدی و ترس دست و پنجه نرم می‌کنند؛ دانش‌آموزانی که تصور می‌کنند چون تا نیمۀ راه را به خوبی طی نکرده‌اند، امکان ندارد که در آزمون سراسری موفق شوند و در رشته خوب و مورد علاقۀ خودشان پذیرفته گردند.

در واقع، مشکل اینجاست که این دسته از داوطلبان، زمان خود را صرف فکر کردن به گذشته و غصه خوردن برای چیزی می‌کنند که برای درست کردن و تغییر دادن آن، قدرتی ندارند، و به جای اینکه برای رسیدن به موفقیت، کمیّت و کیفیت مطالعۀ خود را تغییر دهند، خود را با دیگران مقایسه می‌کنند؛ مثلاً ساعت مطالعه یا تعداد تستی را که زده‌اند، با دیگران مقایسه می‌کنند و چون حس می‌کنند، که نسبت به آنها عقب هستند، از تلاش دست بر می‌دارند و تسلیم شکست می‌شوند.

ما معتقدیم که  اگر تا کنون به درستی درس نخوانده‌اید، برای موفقیت چندان دیر نشده است و تنها لازم است که از همین امروز، دانش‌آموز متفاوتی باشید و بدانید که الان زمان شروع شماست؛ فقط خود را با دیگران مقایسه نکنید. بهترین مقایسه افراد، مقایسه هر فرد با خودش است. همین که هفته‌ای ۲۰ تست بر تعداد تست‌ها یا مثلاً یک ساعت بر ساعات مطالعاتی هفته گذشته خود بیفزایید بهترین نوع مقایسه است. فقط خودتان را به خاطر کوتاهی‌های گذشته سرزنش نکنید و بگذارید که به آرامش ذهنی برسید. اکنون به آینده توجه کنید و بی‌وقفه مطالعه کنید.

برای موفقیت و تمایز پیدا کردن نسبت به رقبای خود، باید در این ماه‌ها تلاش خود را دوچندان کنید و با سرعت بیشتری به پیش روید. باز هم یاد آوری می‌کنیم که مهم‌ترین رکن‌ها برای موفقیت، این است که با عزم راسخ و اشتیاق سوزان و ایمان به خود و راهی که انتخاب کرده‌اید، به پیش روید و از مقایسه خود با دیگران خودداری کنید، و این نکته را به خاطر داشته باشید که باید تلاش کنید هر هفته نسبت به هفتۀ قبل خود، پیشرفت داشته باشید.

در انتها نمونه‌ای از سرگذشت افرادی را که طبق تصور دیگران، دیر شروع کرده، اما به موفقیت‌های قابل توجهی رسیده‌اند، می آوریم.

* رستگار رحمانی، رتبۀ یک ‌گروه‌های آزمایشی علوم تجربی و زبان‌های خارجی و رتبۀ 44 گروه آزمایشی هنر سال 88، دیپلم ریاضی داشت. وی فرزند خانواده‌ای ۱۰ نفره است که پدرش کارگر ساختمان و مادرش خانه‌دار است و اهل محله بهداری از شهر مرزی جوانرود با جمعیتی بالغ بر ۵۰ هزار نفر است. او پس از پایان خدمت سربازی، با چهار ماه فرصت مطالعه، موفق شد که با شرکت در آزمون سراسری سال ۱۳۸۸، رتبه اول کشوری را در دو گروه آزمایشی علوم تجربی و زبان‌های خارجی از آن خود کند. وی دربارۀ نحوۀ مطالعۀ خود می‌گوید: از اول بهمن، روزی هفت تا هشت ساعت مطالعه داشتم. بعد از ایام عید این میزان مطالعه به روزی هشت تا ۱۰ ساعت رسید و در آستانۀ کنکور نیز روزی ۱۲ تا ۱۳ ساعت مطالعه داشتم. اساس کار را بر سه دوره مطالعه دروس پیش‌دانشگاهی و سال دوم دبیرستان در مرحله اول، دروس پیش‌دانشگاهی و سال سوم دبیرستان در مرحله دوم، و جمع‌بندی قرار دادم.

رستگار رحمانی، پس از گذشت چند سال از دیپلم، خود را برای آزمون سراسری آماده کرد و مکان مطالعه‌اش برای کنکور، یک انباری کوچک بود؛ زیرا معتقد بود که کسب رتبه برتر کنکور، به شرایط و امکانات خاصی نیاز ندارد، بلکه پشتکار و تلاش فرد را می‌طلبد. گفتنی است که وی در حال حاضر، رزیدنت مغز و اعصاب بیمارستان امام خمینی (ره) است.

* «پاول تسنر» مدیر عامل و یکی از مؤسسان شرکت پالپ ورکز است. کار این شرکت، تولید جایگزینی بازیافت شدنی برای کیسه‌های پلاستیکی، با استفاده از زباله‌های کاغذی و گیاهی است. نکتۀ جالب در مورد شرکت پالپ ‌ورکز، این است که وی این شرکت را در ۶۶ سالگی تاسیس کرده است! در جایی پاول می‌گوید که با کسانی در حال رقابت بود که سن و سالشان‌ از کفش‌های او کمتر بود! با این حال، او خسته نمی‌شود، تلاش می‌کند و نهایتاً می‌تواند شرکتش را به یک شرکت موفق و مطرح در این زمینه مطرح نماید. وی در یکی از سخنرانی‌های خود می‌گوید: گاه پیام‌هایی را از افراد می‌گیرم که مضمون آن این است: «من الان ۳۰ سال دارم و فکر می‌کنم که دیگر برایم دیر شده است برنامه‌نویسی یاد بگیرم. چه کار کنم؟» از نظر من، تعداد کارهایی که واقعاً برای آنها دیر می‌شود، خیلی کم و انگشت شمار است؛ به خصوص یاد گرفتن. هیچ وقت برای آموزش، دیر نیست

* «جوزف کنراد»، نویسندۀ مشهور انگلیسی، تا بیست سالگی حتی انگلیسی هم بلد نبود و تا 39 سالگی نویسنده هم به حساب نمی‌آمد و به عنوان بازرگان دریایی کار می‌کرد. وی در 39 سالگی تصمیم گرفت که به حرف دلش گوش کند و به دنبال علاقه‌اش برود؛ پس، بدون آنکه از سن و سال خود یا رقیب‌هایش بترسد، شروع به نوشتن کرد و به عنوان یکی از موفق‌ترین و مشهورترین نویسنده‌های انگلیسی در خاطره‌ها ماند؛ کاری که بسیاری از انگلیسی زبان‌ها نتوانستند مشابه آن را انجام دهند؛ چون اسیر محدودیت‌های کاذب شدند و شجاعت دنبال کردن رویاهایشان را نداشتند.

* «هارلند سندرز »کسی بود که در سن ۶۲ سالگی، برند معروف Kfc را بنیان نهاد و بعد از 12 سال آن را به ارزش ۲ میلیون دلار فروخت. قبل از تاسیس کی‌اف‌سی، هارلند به‌عنوان وکیل، اپراتور پمپ بنزین، کارگر راه‌آهن و ... کار کرده بود!

* «آنا مُزز» که بیشتر او را با نام «مادر بزرگ مُزِز» صدا می‌زنند، در ۷۸ سالگی شروع به نقاشی کرد. در سال ۲۰۰۶ یکی از شاهکار‌های او به قیمت 2/1 میلیون دلار به فروش رفت! جالب است بدانید که او قبل از این، خانه‌دار بود و کشاورزی می‌کرد.

می‌خواهیم بگوییم که آنچه یک فرد برای موفقیت نیاز دارد، روحیۀ خوب و استقامت در مسیر است؛ این چیزی است که اگر نداشته باشیم، حتی اگر یک جوان ۱۸ ساله هم باشیم، باز کاری از ما ساخته نیست. 

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۵۱
Mirrashid